رو دیوار قلبم یه عمری اسم تو حک کرده بودم
ولی تو دلت بام نبود از اولش شک کرده بودم
نخواستی بمونی نخواستم که سر راهت بمونم
تو عاشق نبودی میتونستم من از چشمات بخونم
دل تنگم ببین آخرشم رفت نموند با تو یکم اون نخواست آروم بگیرم
رفت و تنهات گذاشت با غصه ها موندی و درد و غما اون میخواست آروم بمیرم
دل تنگم ببار ای دل خون حتی امشب آسمون باز دلش میخواد بباره
دل آشفته ی عاشق بسوز فکر نمیکردم یه روز اون بره تنهات بذاره
(بهم گفتی عزیزم اگه دنیام نباشه من که هستم
ولی رفتی و موندم من و درد و غم و سیگار دستم۲