تب و تاب منِ بی تابِ تو تند است
چشم تو زخم دل خسته ی من بست
از حریق نفست آتش جان میگیرم
از نگاه تو رهِ عشق نشان میگیرم

ای تمام معنی زیبایی
ای صنم ای عاشق رویایی
ترسم از بخت بدم دیر شود
تا زمان هست بگو می آیی


حق بده چون خم زلف تو پریشان باشم
من از این عشق بعید است پشیمان باشم
همه ی عمر بمیرم زغمت کم باشد
جز هوایت نفسی نیست که مرحم باشد

ای تمام معنی زیبایی
ای صنم ای عاشق رویایی
ترسم از بخت بدم دیر شود
تا زمان هست بگو می آیی